آمدم و ایستادم رد نوری چو تو از برابرم گذشت رفت ونشست پشت آیینه رد چشمش گذشت خیره شدم به کوچه او بود یا خیال او و از سرم گذشت چشمش که در چشمم افتاد زد بوسه حلقه حلقه از لبش گریخت دست را که پشت گردنش گذاشتم در خیالم از میان گیسوی فرش گذشت عابری قدم زد از جلوی چشمانم یک نفر کنار پنجره شاید در خیالم گذشت بی خیال راه عشقت را ادامه بده تا از انتهای دیگرش گذشت سیدرضامیرجعفری
|
About![]()
عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آنکه بگوییم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهیم داد بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حرارتی اینگونه شاید احساسم نمیرد ...... از این که به وبلاگم سری زدین ممنونم . از آقا شروین که در بهتر سازی وبلاگم کمک میکنه تشکر میکنم . از شما دوستای خوبم در خواست میکنم که با نظراتتون به من در بهتر شدن این وبلاگ کمک کنید . باتشکر مدیریت وبلاگ super star Archivesخرداد 1390اسفند 1389 بهمن 1389 دی 1389 آذر 1389 مهر 1389 شهريور 1389 Authorssetareshervin Links
love story LinkDump
دل نوشته Categories |